سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ... مرا به کسالت درعبادتت، کوری از راهت و بیرون شدن از طریق محبّتت، مبتلا مکن . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ] 
»» باران شهاب سنگ

نمیدونم دیدین یا نه؟حتما دیدین!توی تلوزیون، توی اخبار هر از گاهی میگن که:امشب باران شهاب سنگ را مابین ساعت فلان تا فلان داریم!من که هر وقت رفتم نگاه کردم چیزی ندیدم،حتی با این که اکثر مردم چراغ هارو خاموش میکنن تا بهتر دیده بشه،بازم دریغ از یه دونه شهاب سنگ!!؟نمیدونم چشم ما(من) ایراد داره یا اونا زمانشو اشتباه میگن!؟شایدم چشم بصیرت میخواد و ما نداریم!(من ندارم!)به هر حال...

دو سه شب پیش رفته بودم مغازه یه چیزی بخرم در حین رفت وبرگشت دو سه تا شهاب سنگ دیدم! اولش که آرزو کردم، البته بهتره بگم دعا کردم!(چون بازم به نظرمن! آرزو کردن بعد از شهاب سنگ دیدین،خرافاتی بیش نیست!) بعدش به خودم گفتم امشب باید میگفتن باران شهاب سنگ داریم!

.

.................................................................

پ ا ی ی ن ن و ش ت1: کاش بر قلوب گنه کارمان(قلب گنه کارم!) باران شهاب سنگی عظیم از جنس رحمت الهی میبارید و ما(من!) پاک وآزاد ازهر فکر بد و، وسوسه های شیطانی میشدیم(میشدم!).....انشا الله

پ ا ی ی ن ن و ش ت2: میلاد با سعادت پیامبر نور و رحمت، حضرت رسول اکرم (ص) و همچنین خجسته   زادروز سلاله پاکش حضرت امام جعفرصادق (ع) پساپس بر شما مبارک باد!

 .

پ ا ی ی ن ن و ش ت3: در رابطه با دعا کردن بعد از شهاب سنگ دیدنم هم باید عارض بشم که معمولا ما بچه شیعه ها از هر فرصتی برای دعا کردن برای تعجیل فرج استفاده میکنیم!(اگه هم تا الان استفاده نمیکردیم سعی کنیم از الان استفاده کنیم.)

*ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است         ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود*



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر کوچولو ( سه شنبه 89/12/3 :: ساعت 1:9 عصر )

»» عید الزهرا(س)

یکی بو یکی نبود،توی زمان های خیلی دور(حدودا1400 500 سال پیش) یه نفر زندگی میکرد که انسان نبود!فرشته هم نبود!مافوق این دوتا بود!اصلا مافوق تمام خلایق بود!ایشان امام مظلوم امام حسن عسکری(ع)بود.من نمیخوام برای شما داستان تعریف کنم یا زندگی نامه ی این بزرگوارو براتون بگم،من میخوام یه توضیحات کوچکی با عقل ناقص وقلم کوچکم از پسر ایشون امام مهدی(عج) یا همان امام زمان(عج)بدم.الان حدودا 1400 500 ساله! که ایشون به امامت رسیدن(بعد از شهادت پدر بزرگوارشون) و به انتظار نشستند تا امرخداوند محقق بشه و بتونن ظهور کنن انشاالله که هم دنیا رو از ظالمان پاک کنن وهم انتقام شهادت مادرشون حضرت فاطمه زهرا(س)رو بگیرن وهم انتقام شهادت جد بزرگوارشون امام حسین(ع)وبقیه ی ائمه رو! حالا بیاید با این عقل ناقص یه حساب سر انگشتی بکنیم:من شخصا وقتی با مامان وبابام میرم بیرون واونا بهم میگن که توی ماشین بشینم تا برن وبرگردن یه مدت کمی که میگذره با این که کار مهمی بعدش ندارم ولی با این حال اعصابم خورد میشه که چرا اینقدر لفتش میدن و نمیان خسته شدم!!!در اون لحظه حوصله ی هیچ کاری رو ندارم و اصلا فکرم به جایی قد نمیده.حالا اگه بعدش کاری داشته باشم که از نظر خودم انجامش مهمه که دیگه هیچی،زمین وزمانو بهم میریزم و دین که هیچی العیاذوبالله خدا و پیغمبرم میبرم زیر سوال.(در لحظه ی عصبانیت!)حالا فکر کنین که 1500 ساله که امام زمان(عج) هر عصر جمعه نامه ی اعمال ما میرسه دستشون وگناه های مارو میخونن و با گریه از خدا برای ما طلب مغفرت میکنن وجامعه رو با این همه فساد میبینن و باز هم به امور دنیا در پس پرده ی غیبت رسیدگی میکنن،عبادتشونو تمام وکمال انجام میدن و با این که ما با اعمال بدمون ایشان رو رها کردیم ولی ایشان ما رو رها نمیکنن!!!پس بیاین میزان سنجش اعمالمون رو رضایت خدا وامام زمان(عج) قرار بدیم و (نمیگم گناه نکنیم چون انسان ممکن الخطاست!) کمتر گناه کنیم، بلکه به میزان کمی تونسته باشیم از غم های امام زمانمون(عج) کم کنیم وبه نوبه ی خودمون به ایشان کمکی کرده باشیم! به امید روزی که هیچ غمی توی دنیا نباشه.*اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةَ والنصر وجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه انشا الله*

                                                ***

امشب شب به امامت رسیدن امام زمان(عج)است،که به شب عید الزهرا(س)یا فرحة الزهرا(س) معروفه وتمام ایران وتمام شیعیان جهان غرق در جشن وسرور میشن چرا که شب به امامت رسیدن منجی عالم بشریت قائم آل محمد(ص)است!برای تعجیل در فرج ایشان صلوات!

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

.....................................................

پ ا ی ی ن ن و ش ت1: ببخشید دیگه!میدونم متن اولم با اسمی که برای پست گذاشتم هم خوانی نداشت!ولی چه کنم که لازم دیدم این قیاس ناقصو بکنم تا بلکه کمی به رگ غیرتم بر بخوره و آدم بشم!

پ ا ی ی ن ن و ش ت2: از مظلومیت امام حسن عسکری(ع) همین بس که به علت فشار های شدید حکمای ظالم(علیه العنة) زمان خود،حتی نتوانستند به زیارت معبود خود به مکه وخانه ی کعبه بروند،وبه همین دلیل ما شیعیان یکی ازاعمال مستحب را یک حج عمره رفتن به نیابت از این امام بزرگوار میدانیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر کوچولو ( شنبه 89/11/23 :: ساعت 4:10 عصر )

»» حسین علیه السلام من بر تو نمیگریم

حسین(ع)!مولای من!

من نه برای مظلومیت تو،که برای مظلومیت حق می گریم.

دلم ازاین نمی سوزد که چرا کس دیگری در عصر عاشورا به یاریت نیامد تا چند دقیقه ای بیشتر زنده بمانی،

آنچه دل مرا آتش می زند این است که چرا فریاد "هل من ناصر ینصرنی" حق ترین حق تاریخ بی جواب ماند.

آنچه اشک هایم را بی اجازه روانه گونه هایم میکند وداع زینب(س) با برادرش نیست،وداع او با امام زمان و مولایش است.

من نمیگویم چرا علی اکبری را شهید کردند که راه رفتنش شبیه پیامبر(ص) بود،بلکه دلم در هجر کسی می سوزد که راهِ رفتنش همچون پیغمبر(ص) بوده است.

در غم قاسم که زار می زنم،نه اینکه دلم برای او بسوزد که یتیم بود و به جنگ رفت،نه اصلا!

من از این به فریاد می آیم که چه فاصله ایست بین من و

"أحلی من ألعسل"...

حسین(ع)!نماز پر شور تو و یارانت در ظهر عاشورا گریه ندارد،نماز آخر وقت و بی توجه من است که مرا به گریه می اندازد.

حسین(ع)!آخر بگو من که چندین سال است در لجنزار دنیا دست و پا میزنم،آخر من که یک شب از بی خوابی بلند شدم ونماز شب خواندم(غلط ودرستش به کنار!) وتا به حال چندین هزار بار به یادش افتادم وذوق کردم،چگونه بشنوم که زینب(س) پس از سخت ترین روز عالم در بیابانهای کربلا،در غوغای کرب وبلا،نیمه های شب را به نماز شب می ایستد،ومن بر خودم زار زار نگریم؟!

من که لباسهای کهنه ام را در راه خدا می دهم وخوشحالم که چه کرده ام! چگونه بشنوم که زینب(س) وقتی پیکر خونین عزیز تر از جانش حسین(ع) را می بیند دست به آسمان می برد که"اللهم تقبل هذا القلیل" "خدایا این قربانی کوچک را از ما بپذیر"و برای خودم تاسف نخورم؟!

"یالیتنی کنّا معک" "ای کاش ما با تو بودیم" بس است،آخر کی می فهمیم که"کلّ یومٍ عاشورا"؟!

ناله من از این است که چرا آبی که عباس(ع) نخورد جوانه عشق را در من نمی رویاند؟!

درد من از این است که "افلسنا علی حق"علی اکبر(ع) معیار انتخاب مرا "حق" نمی کند،و "هیهات من الذلة"مرا از ذلت مدرک و پول و مقام نمی رهاند؟!

نه حسین(ع) من بر تو نمی گریم،کرامتی که تو با شهادت یافتی،عزتی که زینب(س) با اسیری به دست آورد،تشنگی که عباس بر سیرآب شدن ترجیح داد محتاج دل سوزی وگریه نیست،ما باید بر خودمان گریه کنیم ...

صل الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام

اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید       گوییا زینب محزون ز سفر می آید

باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست   کز اسیران ره شام خبر می آید

صامت بروجردی

........................................................

پ ا ی ی ن ن و ش ت: از پرهاى سوخته و خیمه هاى خاکستر، چهل روز مى گذرد؛ از شانه هاى بى تکیه گاه و چشم هاى به خون نشسته، از لحظاتى که سیلى مى وزید و صحرا در عطشى طولانى، ثانیه هایش را به مرگ مى بخشید،حالا چهل روز است که مرثیه هامان را در کوچه هاى داغ، مکرر مى کنیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر کوچولو ( سه شنبه 89/11/5 :: ساعت 12:19 صبح )

»» ...شیرین ترین خاطرات

وارد شهرشدیم،دل تو دلم نبود!تو ترمینال ازاتوبوس پیاده شدیم،دیگه طاقت نداشتم!هی به خودم میگفتم:صبرداشته باش!چته؟!چرااینقدر بی تابی میکنی؟!الان دیگه رسیدیم،اطراق که کردیم سریع میریم؟!اگه هم اونا نخواستن بیان،مثلا خسته بودن،خودم میرم دیگه؟ولی مگه آروم میشدم؟!تا از اتوبوس به سمت پایانه تاکسی رانی رفتیمو،یه دوتا تاکسی درست و حسابی پیدا کردیم،مردمو زنده شدم! ساکِ تو دستمم که دیگه حسابی عاجزم کرده بود!حالا این وقت وقت دوستم گیر داده بود که:حاجی کمتر بامون حساب کن!هممون محصّلیم!دستمون تو جیب خودمون نیستو ازاین حرفا....!البته حق هم داشت قبل از سفر کلی بحث کرده بودیم که:نفری چقدر خرجمون میشه؟برای احتیاط چقدر پول اضافه تر بیاریم؟!و ازاین قبیل....!خلاصه هر جوری بود وسایلوجا دادیمو سوار تاکسیا شدیم! تاکسیا آروم حرکت کردن!واویلا.....!حالارانندرو بگو...:مگه من روزانه چقدر در میارم؟!الان به خاطر ایام جشن طرح ترافیکی گذاشتن!بیا!الان سه تومنشو جلوی خودتون میدم میره! دیگه میخواستم بگم: حاجی قبولت داریم!بی خیال شو!که یهو وارد خیابون اصلی شدیم؛همه چی یادم رفت! بی اختیار دستم رفت روسینه و اشک تو چشام جمع شد:

 "السلام علیک یا علی ابن موسی ایها الرضا علیه السلام"

عجب لحظه ی قشنگی بود؛وصحنه هم که قشنگتر از لحظه!!!گنبد طلایی زیر نور آفتاب چه برقی میزد! اون موقع جز خوبی هیچی نبود...

اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه السلام

صف بسته اند  خیل  ملائک به  احترام

درروضه ی مقدس گردون مدار دوست

....................................................

پ ا ی ی ن ن و ش ت1:چقدردلم تنگ شده برای زیارت؛دارم روز شماری میکنم...انشاالله به زودی دوباره کبوتر حرم میشم.

پ ا ی ی ن ن و ش ت2:فکرکنم این روزها مشهد خیلی سرد باشه.البته وجود امام رضا(ع)این سرمای استخوان شکنو به یک گرمای نشاط آورتبدیل میکنه!امیدوارم لیاقت حس کردن این گرمارو داشته باشم.

پ ا ی ی ن ن و ش ت3:تومناسبت ها(مخصوصا ایام جشن)رفتن مشهد خیلی کیف میده!

پ ا ی ی ن ن و ش ت4: *می‌ســــوختم ز آتــش ســـوزان هــــــجراو*شــــُکر آن که باز، کــرد نصیبم جـوار دوست*

پ ا ی ی ن ن و ش ت5:این دو بیتی که در متنم به کار بردم از شعر تازه آیت الله صافی گلپایگانی در مدح امام رضا(ع) بود.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر کوچولو ( پنج شنبه 89/10/30 :: ساعت 2:8 عصر )

»» سلام خدا بر تو ای فرو برنده ی خشم

موسی بن جعفر(ع) که شیعیان دوازده امامی از او با عنوان (امام موسی کاظم(ع)) یاد می‌کنند، فرزند جعفر بن محمد(ع)، و ایشان هفتمین امام است. وی در روز 7 صفر سال 128ه. ق. در ابواء (منطقه‌ای در میان مکه و مدینه) به دنیا آمد. مادر او حمیده مصفّاة است که نام‌های دیگری مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز برای او نقل شده‌است. از مهم ‌ترین القاب پیروانش برای او، می‌توان به کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح اشاره کرد. او در میان شیعیان به «باب‌الحوائج» معروف است.

زندگی

وی پس از مرگ پدرش در شوال سال 148ه. ق. و در زمان خلافت منصور عباسی امامت خود بر شیعیان را اعلام کرد و این مهم 35 سال به درازا کشید. وی نقش موثری در گسترش معارف شیعی داشت. در این دوران، چندین بار توسط خلفای عباسی دستگیر و زندانی گردید. تنها در دوران خلافت هارون الرشید، به مدت چهار سال زندانی بود. امام موسی کاظم، در 25رجب 183 ه. ق.، در سن 55سالگی، توسط زهر در زندان سندی‌بن شاهک به دستور هارون الرشید کشته شد.وی در شهر کاظمین در کشور عراق مدفون است.

فرزندان

درباره تعداد فرزندانش چند قول وجود دارد. بنا بر یکی از آنها، وی 37 فرزند داشت که شامل 18 پسر و19دختر بودند. علی پسر موسی(ع) (امام رضا(ع))، هشتمین امام شیعیان، فرزند اوست. همچنین یکی از دخترانش به نام فاطمه معصومه(س) که برای دیدار برادرش، رضا، عازم ایران شده بود، در شهر قم بیمار شد و پس از چند روز بیماری، درگذشت و در این شهر مدفون است.

السلام علیک یا موسی ابن جعفر الکاظم(ع)

..................................................

پ ا ی ی ن ن و ش ت1: ولادت امام موسی کاظم(ع) به این دلیل که درماه صفر قرار داره خیلی خوب حقش ادا نمیشه!یه عده فکر میکنن اگه تو ماه  صفر حتی برای تولد امام موسی کاظم(ع)هم شاد باشن،گناه میکنن! به همین دلیل ایشان مظلوم واقع شدند!پیامبر(ص)فرموده اند: در شادی ما شاد باشید ودر غمگینیه ما غمگین.

 پ ا ی ی ن ن و ش ت2:بهترین چیزی که پیدا کردم و دیدم سودمنده برای گذاشتن تو وبلاگ،آشنایی با امام موسی کاظم(ع) بود!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر کوچولو ( سه شنبه 89/10/21 :: ساعت 5:8 عصر )

<      1   2   3   4   5      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هیچکس همراه نیست،تنها،ی اول
کار خوبه خدا درست کنه
بقیة الله خیرٌ لکم ان کنتم مؤمنین
از من مگیر دلخوشیم را خدای من
گذری بر شهداء
مادر
[عناوین آرشیوشده]
 

>> بازدید امروز: 18
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 57941